سوگنامه آذرتاش آذرنوش
علي بهراميان
هنوز سده نخست هجري به نيمه نرسيده بود كه يك سردار عرب و حاكم وقت كوفه به يك ايراني گفت: زبانتان عربي است و عقل ايراني داريد. متون نظم و نثر عربي برجايمانده از سدههاي نخستين، آكنده از نشانههاي فرهنگ و تمدن ايران و ايراني است؛ همانكه سردار عرب به طعنه گفت. جستوجو و پژوهش در باب آن نشانهها وظيفهاي مهم است كه استاد فقيد ما دكتر آذرتاش آذرنوش از نيم قرن پيش و بيش از آن پيشنهاد همت والاي خود قرار داده بود و ميكوشيد از وراي حتي كلمهاي و اصطلاحي در بيتي از بُحتري و ابوتمّام و ابونواس اهوازي يا سطري از جاحظ و ابوحيان توحيدي، روزنهاي براي شناخت بيشتر و بهتر گذشته درخشان و پرشكوه ايران بيابد و با اهل اين روزگار در ميان نهد؛ از سرگذشت ابنمقفّع، آن فرزانه روزگار تا اسب و سواركاري و چوگانبازي شهسواران ايراني كه آوازه آنها سرزمينهاي اسلامي را درنورديده بود. در همه اينها آذرتاش آذرنوش، فرهنگ و تمدن ايران را از دل هزارتوي سدههاي نخست هجري به زيبايي تمام روايت ميكرد. او در سراسر زندگي كوشيد آموزش زبان عربي را متحول كند و از اين طريق هر چه بيشتر بر آشنايي ايرانيان و به ويژه جوانان علاقهمند با فرهنگ و تمدن ايران بيفزايد. او ساليان دراز به كار آموزش زبان عربي در دانشكده الهيات دانشگاه تهران اشتغال داشت و كتاب وي در اين باب از جمله مهمترين آثار اوست. با اينهمه هرگز از تاليف و ترجمه نايستاد و آثار ارزشمند بسياري پديد آورد و بايد گفت كه شماري از آثار او از حد متعارف ترجمه بسي فراتر رفته و جنبه تحقيقيافته، مانند موسيقي كبير ابونصر فارابي و ترجمه تاريخ ادبيات عرب از رژيس بلاشر حاكي از تسلطي است كه بر زبان فرانسه نيز داشت.زندهياد آذرنوش از دلبستگان زبان فارسي بود و آثار آشنايي عميق او با متون كهن ادب فارسي در نوشتههاي او نيكپيداست. دكتر آذرنوش با مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي از هنگام بنياد همكاري نزديك داشت و در مدت حدود سي سال مديريت بخش ادبيات عرب در آن مركز، بسياري از مقالات مهم خود را در باب اديبان و شاعران سدههاي نخست در مجلدات آن دايرهالمعارف پديد آورد.
دكتر آذرنوش به تدريس و تحقيق دلبستگي تمام داشت و از راهنمايي جوانان علاقهمند نه فقط دريغ نميكرد، بلكه خود پيشقدم ميشد و با حُسن طينت و طيبت كه در او به كمال موجود بود، بر كارهاي پژوهشي شاگردان خويش نظارت ميكرد. هم از اين رو، سهم او در خدمت به فرهنگ ميهن در پرورش شماري از جوانان اهل تحقيق، كمتر از آثار ارجمند وي نيست.فقدان او براي فرهنگ ايران بسي بيش از آنچه به وصف درآيد خسارتبار است. يادش خجسته و روانش مينوي باد!